جاذبه های تاریخیجزیره کیششهرها و شهرستان های هرمزگان

قلعه جنی کیش

امتیازپست post

در جزیره کیش قلعه‌ای کوچک و متروکه در نزدیکی کشتی یونانی قرار گرفته که افسانه‌هایی را در دل خود حبس کرده است. شاید هنگام سفر به جزیره کیش، حتی نام آن را هم نشنیده باشید. این مکان به قلعه جنی کیش معروف است. بازدید از این قلعه در شب واقعا رعب و وحشت ایجاد می‌کند. هیچ کس از مردم محلی حاضر نیستند در این بازدید شما را همراهی کنند. آنها معتقدند این قلعه توسط جن‌ها تسخیر شده است.

وقتی به غروب خورشید نزدیک می‌شویم و آسمان را تاریکی فرا می‌گیرد، قلعه جنی کیش به محل وهم‌انگیزی و وحشت‌آوری تبدیل می‌شود. صداهایی که از چاه آب نزدیک قلعه شنیده می‌شود و زوزه وزش باد، ترس این منطقه را بیشتر و بیشتر می‌کند. نام قلعه و ذهنیتی که به طور ناخواسته درباره آن به وجود می‌آید، باعث می‌شود که برای ورود به این محدوده احتیاط کنید. شاید هم ترس بر شما غلبه کند و هرگز حاضر به دیدن این قلعه نشوید. اتفاقاتی که در قلعه جنی رخ داده و داستان‌هایی که درباره آن روایت می‌شود، چه بسا که زاییده ذهن و خیال مردم باشد. اما به هر حال این افسانه‌ها در بین مردم محلی کیش رایج است. به دلیل همین داستان‌ها، درب‌های ورودی قلعه جنی کیش با بلوک‌هایی مسدود شده اما از فاصله باریک بین آنها می‌توان به ساختمان وارد شد. بنای قلعه مستطیل شکل است و دو بارو دارد. بر روی این باروها، برای محافظت از تک تیراندازها، سوراخ‌هایی مربع شکل تعبیه شده است. همچنین دورتادور قلعه، در بالای دیوارها، مکان‌هایی برای نگهبانی و نشانه‌گیری، وجود دارد. این بنا در دو طبقه ساخته شده و حیاط و باغچه کوچکی در وسط آن دیده می‌شود.

حالا بیابید آدرس دقیق و لوکیشن این قلعه را با هم ببینیم و سپس افسانه‌های مردم محلی را در مورد قلعه جنی کیش بررسی کنیم و بفهمیم چرا این قلعه شوم و نفرین شده و خوفناک است. باز هم پیشنهاد می‌کنیم اگر احساس می‌کنید به اندازه کافی شجاع هستید، خواندن این مقاله را ادامه دهید و قصد بازدید از این قلعه را داشته باشید.

 

قلعه جنی کیش کجاست؟

برای رسیدن به قلعه جنی، باید به سمت جاده جهان بروید. نرسیده به کشتی یونانی و قبل از رسیدن به آخرین میدان در نزدیکی کشتی، می‌توانید این قلعه را ببینید. شاید از دید مسافران پنهان شده باشد، چون شهرت کشتی یونانی مردم را به سمت خود جذب می‌کند. از طرفی چون این قلعه به خاطر افسانه‌های محلی طرد شده است، چندان اسمی از آن نخواهید شنید. اما ما این قلعه را برای طرفداران هیجان و ترس معرفی می‌کنیم.

 

افسانه های محلی درباره قلعه

داستان‌های ترسناک بسیاری از محلی‌ها نقل می‌شود که این قلعه را در جن‌ها تسخیر کرده‌اند و نباید به آن وارد شد. در ادامه چند نمونه از این داستان‌ها را نقل می‌کنیم. این ساختمان مخروبه نه چندان بزرگ، در واقع پاسگاه هنگ مرزی و محل خدمت سربازان و درجه داران ژاندارمری بوده است. در اواسط دهه ۴۰ بود که گزارشات مکرری در رابطه با مشاهده جن در این پاسگاه ارائه شد و پرسنل آن مجبور به تخلیه پاسگاه شدند و تا به حال هم به همین صورت رها و به قلعه جنی کیش معروف شده. پرسنل پاسگاه بر این باور بودند که اجنه قلعه را تسخیر کرده و آن را در تصرف خود دارند. به خصوص در شب که صدای خش‌خش و همهمه از داخل و اطراف قلعه شنیده می‌شد، این حرف‌ها را تصدیق می‌کرد.

یکی از باورها و وقایع که بین مردم محلی در مورد قلعه جنی کیش رایج است، مربوط به چهار سربازی می‌شود که باید شب را تا صبح در پاسگاه کشیک می‌دادند. صبح روز بعد وقتی که کارکنان وارد پاسگاه شدند، صحنه‌ای عجیب دیدند که هرگز انتظارش را نداشتند. معلوم نبود شب گذشته چه اتفاقی برای سربازان افتاده بود که هر 4 نفر با بدنی سرد و چهره‌های بهت زده و سیاه بر روی زمین افتاده و مرده بودند. پس از آن اتفاق دیگر کارکنان پاسگاه حاضر به ماندن در آنجا نبودند. اما افسران مافوق و مسئولان، این قضیه را باور نمی‌کردند اجازه تخلیه پاسگاه را نمی‌دادند. آنها ترس و وحشت پرسنل را بی‌مورد می‌دانستند. با گذشت زمان، این ترس و وحشت نه تنها کم نشد، بلکه روز به روز بر آن افزوده می‌شد. تا جایی که دیگر مسئولان پاسگاه نتوانستند مقاومت کنند و به بهانه قدیمی بودن ساختمان، آن را تخلیه و پاسگاه را به مکان دیگری منتقل کردند. داستان دیگری نیز در بین مردم محلی روایت می‌شود. از آنجایی که این قلعه در مسیر کشتی یونانی قرار دارد، معمولا راننده‌های تاکسی بعد از غروب خورشید، در این مسیر منتظر مسافر هستند. یکی از این رانندگان بعد از اینکه مدتی منتظر مسافران می‌مانند، شروع به حرکت می‌کند و به سمت قلعه جنی می‌رود. او بی‌خبر از همه جا به قلعه جنی کیش می‌رسد و از شانس بدش، درست آن موقع، زمان عروسی اجنه بوده است. راننده جن‌ها را که بجای پا، سُم داشتند، در لباس‌های بلند و سفید رنگ می‌بیند. از ترسش ماشین را خاموش می‌کند و سرش را پایین می‌اندازد. او مجبور می‌شود چند ساعتی را همان‌جا ساکت و بی‌حرکت بماند تا عروسی تمام شود. بعد از تخلیه پاسگاه، داستان و خاطرات زیادی از قعله جنی روایت شده است. اما مشخص نیست کدام یک واقعیت و کدام زاییده ذهن و تخیل مردم است. بعضی از گردشگران و مردم که در ساعات تاریکی و نیمه‌های شب به این مکان وارد شده‌اند، تجربه‌هایی را تعریف می‌کنند که با عقل جور در نمی‌آید! تجربه‌ای مثل دیدن اشخاص و یا موجوداتی که از حضور بازدیدکنندگان ناراضی بودند. همچنین جو سنگین قلعه، فضا را برای آنها وهم‌انگیزه کرده بود. این داستان‌ها آنقدر در بین مردم پیچیده و رواج پیدا کرده که به جزئی از باور آنها تبدیل شده است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*

code

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا